کارزار علیه اعدام ،ضرروتی اجتناب ناپذیر دردفاع از حق زندگی

 

 

درحالیکه ماشین مرگ ، مردمان خاورمیانه را در جنگی کثیف نابود میکند وشمشیرهای شریعت  ودار وقفس ،قربانیان تازه ای از میان مردمان انتخاب میکند. برخی از دولتهای جهان  به دنبال حملات تروریستی ، به نام حفاظت از کشور و مردم، در حرکتی علیه "جنبش جهانی لغو مجازات اعدام"، به استفاده از مجازات اعدام متوسل شده‌اند. در ده سال گذشته، کشورهایی مانند بنگلادش، هند، نیجریه، تونس ،پاکستان وچاد قوانینی اتخاذ کرده اند که دامنه مجازات اعدام را با اضافه کردن اقدامات تروریستی خاص به لیست جرایم مستوجب اعدام گسترش داده‌ واستفاده از مجازات اعدام را از سر گرفته‌ اند. اما همچنان  جمهوری اسلامی ایران ،چین ،عربستان سعودی وایالات متحده در صدر قاتلان وسازماندهندگان جنایت سازمانیافته یعنی اعدامند. 

 

دهم اکتبر، روز جهانی علیه اعدام است. متاسفانه همچنان اعدام ، توحش و کشتار در چهار گوشه جهان بیداد می کند. در ایران ما همچنان دارها در انظار عمومی برپاست، ایران  همچنان مقام دوم اعدام در جهان را داراست،همچنان اعدام وحلق آویز کردن زندانیان به شکلی سیستماتیک و گسترده در بیش از 15 زندان ایران  به اجرا درمیاید؛ همچنان سیستم سکوت ، انکار وفراافکنی در باره این مجازات های وحشیانه ، سیاست رایج در حکومت اسلامی است.

 

مجازات اعدام این قتل دولتی ، به یک ابزار مهم در دست دولتمردان و قدرتمندان تبدیل شده است که می تواند هر آن در هر گوشهء از جهان توسط دولت و گروههای فشار و زور اعمال شود.مجازات اعدام قتل عمدی است که توسط دولت اجرا می گردد و حربه ای در دست دولتمداران جمهوری اسلامی برای حفظ قدرت شان است. تاریخ این نظام قرون وسطایی بروشنی نشاندهنده این واقعیت است که سردمداران حکومت اسلامی ،از هیچ تلاشی در اجرای جنایت بنام خدا والله ابا نداشته اند. دفاعیات مستند مجلس خبرگان رهبری،   امامان جمعه  ومسئولان قضایی وحکومتی ، نوادگان آیت الله خمینی ونوحه خوانان ومداحان نظام اسلامی از جنایت سازمانیافته در دهه 60 وخصوصا کشتار 67 نشانه همین همخوانی وهمخوابی جنایت ونظامیست که بنام الله برایران حکم میراند. چراکه اعدام و کشتن مخالفان جزیی از نظام فکری وایدئولوژیک این نظام وروحانیت است.  

 

ما همواره براین نکته پافشاری کرد ه ایم که حکومت اسلامی ایران ، همواره همزاد جنایت و خصوصا جنایت سازمانیافته بوده است. تاریخ ایران ،خصوصا پس از حمله اسلام به ایران ، تاریخ قلع وقمع ودار وداغ مخالفان فکری وسیاسی ومذهبی بوده است. تصفیه وپاکسازی بهائیان ، یهودی ستیزی ، عمرکشی  و... سیاست روحانیت در سازمان دادن جنگهای عقیدتی  برای تحکیم نوعی از شیعه گرایی در ایران  در این راستا صورت گرفته است.  درعین حال از آغاز شکل کیری جنبش اسلامی با کشتن کسروی ها  این سیاست  ادامه می یابد. با پیروزی انقلاب اسلامی وحاکمیت اسلامی ، روحانیت حاکم کشتن مخالفان را در شکلی دولتی وسراسری آغاز کرد. این کشتار از پشت بام مدرسه رفاه آغاز شد. حاکمان شرع با احکام عهد بوقی ووحشیانه قصاص ، اشداء الکفار ،مهدورالدم  ،مفسد فی الارض ، طاغوت ، محارب ومنافق ،ام القرای اعدام  ووحشت  اسلامی را برای مردمان ایران به ارمغان آوردند.  با اعدام برخی  مقامات نظام سلطنتی در بیدادگاههای خلخالی شروع کردند وبا تصرف کامل دادگستری توسط حاکمان شرع وقوانین شریعت،بیدادگاههای اسلامی شان را گسترش دادند وشمشیرها  ودارها   کمونیستها ، بهائیان ، رهبران و فعالان خلق کرد و ترکمن وعرب و بلوچ و آذری ، مجاهدین خلق  و دیگر دگر اندیشان را نشانه گرفت. مرزها ی جغرافیایی  دیگر معنا نداشت و حاکمان شرع  جدا از صدور احکام اعدام در بیدادگاههای خود ، بطور غیر رسمی نیز چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور از حربه ترور نیز بهره گرفتند و صدها نفر از فعالین سیاسی و نویسندگان و روشنفکران  به اشکال مختلف کشته شدند. حتی نویسندگان خارجی  نظیر سلمان رشدی وناشران کتاب آیات شیطانی از دایره این احکام غیرانسانی خارج نماندند. زنجیره کشتارهای سیاسی و ایدئولوژیک ، در ولایت مطلقه فقیه هرگز مرزی نشناخت و گورستانهای ییدا و ناپیدا در سراسر کشور ، نشانه های آشکار زخمیست که بر پیکر جامعه ایران وارد آمده است.

 

هرچند ماشین اعدام  و کشتار مخالفان فکری و عقیدتی و سیاسی هرگز در حکومت اسلامی باز نایستاده است، اما حکومت اسلامی در مقابله  با همه پدیده های اجتمایی ، جز با سلاح سرکوب و اعدام سخن نگفته است. اعدام بزهکاران اجتمایی و قربانیان اعتیاد و قاچاق  و دزدی و " جرائم " جنسی و ... بصورتی گسترده در حال اجراست و سالانه دهها و حتی صدها نفر به همین جرم اعدام و حلق آویز میشوند. در بسیاری از موارد حتی اسامی و مشخصات اعدام شد گان اعلام نمیشود و گزارشات سازمانهای مدافع حقوق انسانی حاکی از کشتارهای گسترده و مخفی در بسیاری از زندانهای کشور ، خصوصا در خراسان است. به همین خاطر رقم واقعی اعدامها در ایران به مراتب از ارقام رسمی مندرج در رسانه ها بیشتر است.

 

این در حالیست که اعدام ، جان همجنس گرایان وکسانی که روابط خارج از ازدواج دارند را تهدید میکند و تابحال دهها مورد اعدام در این رابطه گزارش شده است. همچنین ارتداد و خارج شدن از دین رسمی  در حکومت اسلامی  نیز مجازات اعدام دارد.  بسیاری از جوانان و نوجوانان و حتی کودکان بجرم هایی اعدام و مجازات میشوند که در بسیاری از کشورهای جهان جرم محسوب نمیشود.

 

از آغاز بقدرت رسیدن  رژیم اسلامی سرمایه در ایران ، هفته و ماهی نبوده است که جان انسانی توسط قدرت دولتی  نابود نشده باشد. آیت الله خمینی  ، با گزینش  آیت الله خلخالی و گیلانی ونیری وموسوی اردبیلی و موسوی تبریزی و... در مقام قاضیان شرع و اجرای قانون قصاص ، اعدام را بعنوان اصلی ترین سلاح حفظ نظام اسلامی  به خدمت گرفت. ماشین اعدام در تمام این دوران  و در تمام کشور،مشغول خونریزی و کشتار بوده است. باید پذیرفت که  اعدام، قتل عمد دولتی است . اعدام باید مطلقا ممنوع شود. لغو مجازات اعدام و ارزش نهادن به جان انسان، اولین گام در مبارزه با فرهنگ آدمکشی در جامعه است. مجازات اعدام شنیع ترین شکل قتل عمد است، که توسط دولت به اجرا گذارده میشود. دولت با اعلام قبلی، و در نهایت حق بجانبی و خونسردی، تصمیم به کشتن کسی میگیرد و روز و ساعت واقعه را هم اعلام میکند. وقتی آدم کشی و کشتن انسانی مطابق قانون مجاز باشد، هرگز نمیتوان جلوی تکرار همین عمل در میان اتباع جامعه را گرفت.کشتن  توسط دولت ، تابوی اخلاقی حرمت انسان را در جامعه میکشد و راههای مقابله مدنی ، معقولانه و انسانی را با معضلات اجتمایی ، از مردم سلب میکند. بی شک اعدام خود یک رقم بزرگ در آمار قتل و جنایت است . تمام تجربه خونین رژیم اسلامی وتمام تاریخ بشری به عیان آشکار میکند که با اعدام و سرکوب وحشیانه نمیتوان به معضلات و مشگلات واقعی جامعه پاسخ داد.

 

جنبش رو به رشد علیه اعدام در جهان، عامل مهمی در جهت پایان دادن به این مجازات غیر انسانی و این جنایت دولتی است. یک سنگر مهم و قدرتمند این جنبش، در ایران و در مقابل جمهوری اسلامی است. رژیمی  که بیشترین اعدامها را به نسبت جمعیت داراست و در کناراعدامهای غیرعلنی  ، به شکل   ددمنشانه ای حلق آویز کردن محکومین در انظار عمومی را نیز به نمایش میگذارد و با سنگسار و اجرای قوانین ارتجاعی و قرون وسطایی قصاص و خشونت سازمانیافته را در کشور رواج میدهد.  به همین دلیل یک خواست مهم مردم ایران پایان دادن به اعدام و سنگسارو لغو همه قوانین وحشیانه شرع و قصاص است.

 

مبارزه با مجازات اعدام ، مبارزه تمام وجدانهای آگاه و بیدار است. برای مبارزه با اعدام داشتن یک روز علیه این جنایت دولتی کافی نیست. مبارزه با اعدام مبارزه ایئ پیگیر و همگانی را می طلبد 

 

سازمان راه کارگر که خود را بخشی از جنبش جهانی علیه اعدام میداند ،  از مبارزه مردم در همه کشورها برای پایان دادن به اعدام ، قاطعانه حمایت میکند. برای ما  ده اکتبر مناسبتی است که بار دیگر از همه سازمانها و گروهها و نهادهای بشردوست و مترقی و همه مردم ایران و جهان بخواهیم  در مقابل این توحش قد علم کنند و با صدای بلند اعلام نمایند که اعدام در همه کشورهای جهان باید فورا، قانونا و عملا ممنوع اعلام شود و حکم همه محکومین به اعدام فورا لغو گردد. سازمان ما  همگان  را فرامیخواند به مبارزه مردم ایران برای پایان دادن به اعدام و سنگسار و در هم شکستن ماشین سرکوب یاری رسانند. ، بی شک پیروزی این مبارزه میتواند جهانی انسانی ، آزاد و برابر را برای همگان به ارمغان آورد. برای موفقیت این کارزار جهانی آستین ها را بالا زنیم!

 

 

 

سرنگون باد رژیم اسلامی ایران

 

زنده باد آزادی -  زنده باد سوسیالیسم

 

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

 

www.rahekaregar.com

 

اکتبر 2016- مهرماه 1395